به دلیل تغییرات در فرآیندهای تولید، موارد ساخته شده از نظر اندازه و ابعاد با مدل CAD اصلی متفاوت است. برای كنترل و برقراری ارتباط بهینه این تغییرات، مهندسان و تولیدكنندگان از یك زبان نمادین به نام GD&T استفاده می‌كنند كه مخفف Geometric Dimensioning (اندازه گیری هندسی) و Tolerancing (دامنه تغییرات) است.

GD&T به شرکای تولید کننده و بازرسان، تغییر مجاز در مونتاژ محصول را اعلام می‌کند و نحوه اندازه‌گیری آن تغییر را استاندارد می‌کند.

این راهنما از طریق سیستم GD&T برای ساده سازی ارتباطات در طراحی در تولیدات مرسوم و دیجیتال پیش می‌رود.

برای اطلاعات بیشتر بخوانید:

  • اصول اساسی GD&T
  • نمادهای مختلف تلرانس (دامنه تغییرات)
  • یک مطالعه موردی که نشان می دهد GD&T در حال استفاده با نرم افزار Solidworks و یک برنامه محصول واقعی است.

اندازه گیری هندسی یا GD&T چیست؟

GD&T، مخفف Geometric Dimensioning and Tolerancing، سیستمی برای تعریف و برقراری ارتباط با هدف طراحی و تلرانس مهندسی شده است که به مهندسان و تولیدکنندگان کمک می کند تا تغییرات را به صورت بهینه در فرآیندهای تولید کنترل کنند.

محدودیت های تلرانس پیش از GD&T

پیش از GD&T، ویژگی های تولید توسط سطوح X-Y مشخص شده بود. به عنوان مثال، هنگام حفر سوراخ پایه، سوراخ باید در سطوح مشخص شده X-Y قرار گیرد.

با این حال، تعیین تلرانس دقیق، موقعیت سوراخ را نسبت به موقعیت مورد نظر تعریف می کند، محدوده پذیرفته شده یک دایره است. تلرانس X-Y ناحیه ای را ترک می کند که در آن بازرسی، نتیجه منفی کاذب ایجاد می کند، زیرا در حالی که سوراخ درون مربع X-Y نیست، ممکن است در دایره محیطی قرار گیرد.

استنلی پارکر، مهندسی که در طول جنگ جهانی دوم در حال تولید سلاح های نیروی دریایی بود، در سال ۱۹۴۰ متوجه این نقص شد. او با توجه به نیاز به تولید مقرون به صرفه و رعایت ضرب الاجل ها، سیستم جدیدی را از طریق چندین نشریه تعبیه کرد. از آنجایی که به عنوان یک روش عملیاتی بهتر اثبات شد، این سیستم جدید در دهه ۱۹۵۰ به یک استاندارد نظامی تبدیل شد.

در حال حاضر، استاندارد GD&T توسط انجمن مهندسان مکانیک آمریکا (ASME Y14.5-2018) برای ایالات متحده آمریکا و ISO 1101-2017 برای سایر نقاط جهان تعریف شده است. این بیشتر به هندسه کلی محصول مربوط است، در حالی که سایر استانداردها ویژگی های خاصی مانند زبری سطح، بافت و شیار های پیچ را توصیف می کنند.

چرا فرآیندهای GD&T را اجرا می‌کنیم؟

با مجموعه های در حال کار، محصولات چند بخشی یا قطعاتی با قابلیت پیچیده، بسیار مهم است که همه اجزا به خوبی با هم کار کنند. همه تناسبات و ویژگی های مربوطه نیاز است به گونه‌ای مشخص شوند که حداقل بر روند تولید و سرمایه گذاری های مربوط به آن تأثیر بگذارند و در عین حال عملکرد را تضمین کنند. تلرانس شدید توسط عامل دو، می‌تواند به دلیل نرخ های عدم پذیرش بالاتر و تغییرات شکل دهی، هزینه ها را دو برابر یا حتی بیشتر افزایش دهد. GD&T سیستمی است که به توسعه دهندگان و بازرسان اجازه می‌دهد عملکرد را بدون افزایش هزینه بهینه کنند.

مهمترین مزیت اندازه گیری هندسی این است که سیستم هدف طراحی را نسبت به هندسه حاصل از آن توصیف می کند. مانند بردار یا فرمول، آن شی واقعی نیست، بلکه نمایشی از آن است.

به عنوان مثال، مشخصه ای (شکلی) که در ۹۰ درجه نسبت به یک سطح اساس قرار دارد، می تواند عمود بودن آن سطح را متحمل شود. این، دو صفحه فاصله دار از هم را تعریف می کند که صفحه مرکزی مشخصه، باید درون آن قرار بگیرد. یا هنگام حفر سوراخ، تلرانس آن از نظر هم ترازی با سایر مشخصه ها بیشتر معنا دهد.

توصیف هندسه محصول مربوط به قابلیت مورد نظر و رویکرد تولید آن، در نهایت ساده تر از توصیف همه چیز در ابعاد خطی است. همچنین یک ابزار ارتباطی با فروشندگان تولید کننده، مشتریان و همچنین بازرسان کیفی فراهم می کند.

GD&T حتی اگر عملکرد خوبی داشته باشد، امکان کنترل فرآیند آماری (SPC)، کاهش نرخ عدم پذیرش محصول، نقص مجموعه و تلاش لازم برای کنترل کیفیت را فراهم می کند و موجب صرفه جویی در منابع اساسی سازمان می­شود. در نتیجه، چندین دپارتمان قادر به کار موازی بیشتری هستند، زیرا برای آنچه می‌خواهند به دست آورند دیدگاه و زبان مشترکی دارند.

GD&T چگونه کار می‌کند؟

نقشه های مهندسی باید ابعاد تمام ویژگی های یک قطعه را نشان دهند. در کنار ابعاد، مقدار تلرانس باید با حداقل و حداکثر حد قابل قبول مشخص شود. تلرانس تفاوت بین حد حداقل و حداکثر است. به عنوان مثال، اگر میزی داشته باشیم که در آن ارتفاع بین ۷۵۰ میلی متر تا ۷۸۰ میلی متر را بپذیریم، تلرانس ۳۰ میلی­متر خواهد بود.

با این حال، تلرانس برای میز نشان می دهد که ما میزی را می پذیریم که از یک طرف ۷۵۰ میلی متر و از طرف دیگر ۷۸۰ میلی متر باشد یا دارای یک سطح موج دار با تغییرات ۳۰ میلی متر باشد. بنابراین برای تلرانس  مناسب محصول، ما به نمادی نیاز داریم که هدف طراحی سطح هموار بالایی را بیان کند. بنابراین باید علاوه بر تلرانس ارتفاع کلی، یک تلرانس یکنواختی (مسطح بودن) اضافی نیز داشته باشیم.

قطعات با تغییرات غیرقابل پیش بینی و اشکال پیچیده، نیاز به انجام GD&T فراتر از تلرانس مثبت/منفی ساده دارند.

به همین ترتیب، سیلندر با قطر حدود مجاز، اگر در حین ساخت کمی خم شود، لزوماً در سوراخ آن جای نمی­گیرد. بنابراین نیاز به کنترل صافی نیز دارد که برقراری ارتباط با تلرانس مثبت/ منفی مرسوم دشوار است. یا لوله­ای که باید به طور یکپارچه با سطحی پیچیده که جوش داده شده مطابقت داشته باشد و به کنترل پروفیل سطح نیاز دارد.

GD&T کتابخانه ای از نمادها را برای انتقال چنین اهداف طراحی ایجاد می کند که ما در بخش زیر بحث خواهیم کرد.

مجموعه های پویا مانند این دست مصنوعی نیاز به تلرانس دقیق دارند.

طرح تلرانس به معنای تعیین تغییرات مناسب برای همه ویژگی های خاص طراحی است تا میزان تأیید محصول را در محدوده مراحل تولید و بسته به هدف بصری و عملکردی قطعه به حداکثر برساند.

در سیستم متریک، درجاتی از تلرانس بین المللی (IT) وجود دارد که می تواند برای تعیین تلرانس با استفاده از نمادها نیز استفاده شود. به عنوان مثال نماد 40H11 به معنای یک سوراخ  به قطر ۴۰ میلی متر با انطباق ضعیف است. پس از آن تولید کننده تنها باید جدول پایه ویژگی های سوراخ را جستجو کند تا مقدار تلرانس دقیق را بدست آورد.

علاوه بر تلرانس منفرد، مهندسان باید اثرات سیستم- سطح را نیز در نظر بگیرند. به عنوان مثال، هنگامی که قطعه­ای با حداکثر مقدار مجاز در تمام ابعاد خارج می شود، آیا باز هم شرایط کلی مانند وزن محصول و ضخامت دیواره را دارد؟ این حالت شرط حداکثر مقدار ماده (MMC) نامیده می شود، در حالی که نقطه متقابل آن شرط حداقل مقدار ماده (LMC) گفته می شود.

تلرانس همچنین انباشته می شود. اگر یک حلقه زنجیره ای ایجاد کنیم که هر سوراخ دارای تلرانس مثبت ۱/۰ میلی متر و هر محور دارای تلرانس منفی ۱/۰ میلی متر باشد، به این معنی است که همچنان اختلاف طول ۲۰ میلی­متر را در ۱۰۰ زنجیره قبول خواهیم کرد. هنگام نصب عناصر تکراری مانند الگوی سوراخ دار، ابتدا الگو را قرار دهید و سپس به جای ارجاع عناصر به لبه یا صفحه ثابت قطعه، فواصل بهم مرتبط را مشخص کنید.

این استانداردها نه تنها به طراحان و مهندسان بلکه به بازرسان کیفی نیز با آگاهی دادن به آنها برای اندازه گیری ابعاد و تلرانس مربوط می شود. استفاده از ابزارهای خاص مانند میکرومتر و کولیس دیجیتال، سنجش ارتفاع، ترازها، نشانگرهای شماره گیری و دستگاه اندازه گیری مختصات (CMM) برای انجام تلرانس مهم است.

هنگام اندازه گیری و تعریف یک قطعه، هندسه در یک فضای مفهومی به نام  فریم کنترل مبنا (DRF) قرار دارد. این با سیستم مختصات در مبدا فضا در برنامه های مدل سازی سه بعدی قابل مقایسه است. مبنا (datum)، یک نقطه، خط یا صفحه است که در DRF وجود دارد و به عنوان مکان شروع برای اندازه گیری استفاده می‌شود. اطمینان حاصل کنید که مشخصه های مبنای مربوط به عملکرد قطعه خود را تعریف کنید.

تا زمانی که ویژگی‌­های یک قسمت را با قسمت‌های دیگر در یک مجموعه جفت نکنید، اغلب می توانید از یک مبنای واحد استفاده کنید. همیشه اطمینان حاصل کنید که مبنای اولیه دارای مکانی مطمئن برای استخراج اندازه گیری های دیگر است، به عنوان مثال، جایی که قطعه نهایی تغییرات غیرقابل پیش بینی کمی خواهد داشت.

دستورالعمل های تلرانس گذاری GD&T

یک نقشه مهندسی باید دقیقاً محصول را بدون اضافه کردن پیچیدگی یا محدودیت غیر ضروری منتقل کند. رعایت دستورالعمل های زیر مفید است:

  • وضوح یک طرح، حتی از دقت و کامل بودن آن بیشتر اهمیت دارد. برای بهبود وضوح، ابعاد و تلرانس خارج از مرز قطعه را ترسیم کنید و بر روی خطوط قابل مشاهده در پروفیل های واقعی اعمال کنید، جهت خواندن یک جهته را بکار ببرید، عملکرد قطعه، گروه و یا ابعاد متناوب را انتقال دهید و از فضای سفید استفاده کنید.
  • همیشه برای پایین ترین تلرانس عملیاتی طراحی کنید تا هزینه ها کاهش یابد.
  • برای کلیه ابعاد قطعه از تلرانس کلی تعریف شده در پایین طرح استفاده کنید. تلرانس های شدید یا ضعیف خاص که در طرح نشان داده شده است، پس از آن جایگزین تلرانس عمومی خواهد شد.
  • ابتدا ویژگی های عملکردی و روابط متقابل آنها را تلرانس گذاری کنید، سپس به قسمت دیگر بروید.
  • در صورت امکان کار GD&T را به متخصصان تولید بسپارید و فرایند تولید را در نقشه مهندسی توصیف نکنید.
  • زاویه ۹۰ درجه را مشخص نکنید زیرا فرض بر این است.
  • ابعاد و تلرانس در دمای ۲۰ درجه سانتیگراد / ۳/۱۰۱ کیلو پاسکال معتبر است، مگر اینکه خلاف آن گفته شود.

نمادهای تلرانس هندسی

اندازه گیری هندسی مبتنی بر مشخصه است و هر مشخصه توسط کنترل های مختلفی معین می شود. این نمادهای تلرانس‌­گذاری در 5 گروه قرار می‌گیرند:

  • کنترل فرم ها شکل مشخصه ها را مشخص می کنند، از جمله:

o راستی به راست خط – عنصر و راست محور تقسیم می شود.

o تختی به معنای راست بودن در ابعاد مختلف است که بین بالاترین و پایین ترین نقاط روی یک سطح اندازه­گیری می شود.

o مدور یا دایره ای را می توان به صورت منحنی راست به شکل یک دایره توصیف کرد.

o استوانه ای اساساً تخت بودن به شکل استوانه است. این شامل راستی، دایره ای و مخروطی شکل است که بازرسی آن را پر هزینه تر می کند.

  • کنترل های پروفیل زون تلرانس سه بعدی اطراف یک سطح را توصیف می کنند:

o  پروفیل خطی مقطع عرضی دو بعدی را با یک شکل ایده آل مقایسه می کند. زون تلرانس توسط دو منحنی جابجایی (جبران) تعریف می شود، مگر اینکه خلاف آن مشخص شده باشد.

o پروفیل سطحی از طریق دو سطح جابجایی ایجاد می شود که سطح مشخصه باید در بین آنها قرار گیرد. این یک کنترل پیچیده است که به طور معمول با CMM اندازه گیری می‌شود.

  • کنترل‌های جهت مربوط به ابعادی است که در زوایا متفاوت هستند، از جمله:

o زاویه ای، صاف بودن در یک زاویه نسبت به مبنا است و همچنین از طریق دو صفحه مرجع (کنترل) با فاصله تلرانس مجزا از هم تعیین می شود.

o تعامد به معنای صاف بودن در ۹۰ درجه نسبت به مبنا است. این دو صفحه کامل را مشخص می کند که صفحه مشخصه باید در این بین قرار داشته باشد.

o توازی به معنای راست بودن در فاصله است. توازی برای محورها را می توان با تعریف یک زون تلرانس استوانه­ای با قرار دادن نماد قطر در مقابل مقدار تلرانس، تعریف کرد.

  • کنترل های موقعیت، مکان های مشخصه را با استفاده از ابعاد خطی تعریف می کنند:

o   موقعیت، مکان مشخصه ها نسبت به یکدیگر یا مبنا است و بیشترین کنترل مورد استفاده است.

o هم مرکزی، مکان یک محور مشخصه را با محور داده مقایسه می کند.

o تقارن تضمین می کند که قطعات غیر استوانه ای در یک سطح مبنا مشابه هستند. این یک کنترل پیچیده است که به طور معمول با CMM اندازه گیری می شود.

  • کنترل های لنگی مقدار متغیر بودن یک مشخصه خاص را با توجه به مبنا تعریف می کنند:

o از لنگی دایره ای درصورت احتساب بسیاری از خطاهای مختلف مانند قطعات نصب شده بلبرینگ استفاده می­شود. در حین بازرسی، قطعه بر روی محور چرخنده چرخانده می شود تا تغییرات یا “لرزش” در اطراف محور چرخشی را اندازه گیری کند.

o لنگی مجموع در چندین نقطه از یک سطح اندازه گیری می شود، نه تنها یک مشخصه دایره­ای بلکه یک سطح کامل را توصیف می کند. این باعث می شود تا راستی، پروفیل، زاویه و سایر تغییرات کنترل شود.

هر دو استاندارد ANSI و ISO از این نمادهای رایج برای كنترل های تلرانس گذاری استفاده می‌كنند.

فریم کنترل مشخصه (FCF)

فریم کنترل مشخصه، نشان گذاری برای افزودن کنترل ها به طرح است. سمت چپ ترین بخش حاوی مشخصه هندسی است. در مثال بالا، این یک کنترل موقعیت است اما می تواند حاوی هر یک از نمادهای کنترل باشد. اولین علامت در بخش دوم، شکل زون تلرانس را نشان می دهد. در این مثال، این قطری است که در مقابل یک بعد خطی قرار دارد. عدد، تلرانس مجاز را نشان می دهد.

در کنار بخش تلرانس، بخش های جداگانه ای برای هر مشخصه مبنا وجود دارد که کنترل به آنها اشاره می کند. در اینجا، موقعیت مربوط به مبناهای B و C اندازه گیری خواهد شد. در کنار تلرانس یا یک مشخصه مبنا، یک حرف اختیاری درون یک حلقه (اصلاح کننده مشخصه) وجود دارد.

احتمالات زیر می تواند رخ دهد:

  • M به این معنی است که تلرانس در شرط حداکثر مقدار ماده (MMC) اعمال می شود.
  • L به این معنی است که تلرانس در شرط حداقل مقدار ماده (LMC) اعمال می شود.
  • U نشان دهنده تلرانس دو طرفه نابرابر است، به عنوان مثال برای تلرانس ۱ میلی متر، ممکن است آن را منفی ۲۰/۰ و مثبت ۸۰/۰ مشخص کند.
  • P به این معنی است که تلرانس در یک زون تلرانس پیش بینی شده در یک فاصله مشخص از مبنا اندازه گیری می شود.
  • هیچ نمادی تلرانس را صرف نظر از اندازه مشخصه (RFS) ایجاد نمی کند.

برای این مثال، اگر قطعه در MMC نباشد، می توان تلرانس اضافی را متناسب با انحراف از MMC اضافه کرد. بنابراین اگر بخشی در ۹۰٪ MMC باشد، تلرانس نیز تا ۱۰٪ ضعیف می شود.

تلرانس گذاری در پرینت سه بعدی

بسیاری از طراحان و مهندسان محصولات در حین نمونه سازی و تولید محصول از چاپ سه بعدی برای تولید نمونه های اولیه و قطعات سفارشی مقرون به صرفه استفاده می کنند که در غیر این صورت به سرمایه گذاری قابل توجهی در ابزار نیاز دارند.

تلرانس گذاری در چاپ سه بعدی با ابزارهای مرسوم تولید متفاوت است، زیرا چاپ سه بعدی یک فرآیند خودکار جداگانه است. تلرانس شدید ممکن است در مرحله طراحی به تلاش بیشتری نیاز داشته باشد، اما می تواند باعث صرفه جویی در زمان و هزینه های قابل توجهی در نمونه سازی و تولید شود.

مطالعه موردی GD&T

بیشتر ابزارهای CAD مورد نظر در مهندسی مکانیک مانند SolidWorks ، Autodesk Fusion 360 ، AutoCAD ، SolidEdge ، FreeCAD ، CATIA ، NX ، Creo و Inventor هنگام ایجاد نقشه های مهندسی یکپارچه سازی GD&T را ارائه می دهند. با این حال، طراحان هنوز هم باید تلرانس ها را با در نظر گرفتن انحرافات احتمالی که در طی فرایند تولید رخ می دهد، به صورت دستی برپا کنند. در مطالعه موردی زیر، نمونه­ای از GD&T مورد استفاده در SolidWorks را نشان می دهیم.

هدف این پروژه خاص تولید ۵۰۰۰۰ درب بطری از طریق قالب گیری تزریقی است. می خواهیم حس و نیرویی که درپوش ها روی بطری قرار می گیرد را کنترل کنیم و بنابراین به تعیین تلرانس گذاری مناسبی نیاز داریم. می­خواهیم مانع از این شویم که بزرگترین قطر بیرونی برخی درپوش ها بزرگتر از بطری باشد، در حالی که سایزهای دیگر کوچکتر هستند و در عوض یک تناسب ثابت را حفظ می کنند.

شیار بطری دارای قطر بیرونی ۰۱۰/۰± ۹۵/۳۶ میلی متر است. این به این معنا است که محدودیت قطر داخلی درپوش ۹۸۵/۳۶ و ۰۶۵/۳۷ میلی متر با مقدار متوسط ۰/۳۷ میلی متر است.

این درپوش همچنین دارای اتصالات سوراخ خاص به محوری است که در زیر سطح صاف نصب شده است. این اجازه می دهد تا بطری با دست باز شود، در حالی که در زیر سطح کابینت انبار آویزان است. محور یک جز فولاد ضد زنگ OEM استاندارد با قطر ۴ میلی متر و تلرانس ۱۳/۰ میلی متر (0.005”) است. برای اتصال راحت، نیاز به نیرویی متناسب با مقدار بین ۰۳۷۵/۰- تا ۰۱۲۵/۰ میلی متر داریم. در اینجا بازه ای از ۹۹/۳ تا ۰۱/۴ میلی­متر را برای قطر سوراخ داریم که نتیجه آن ایجاد نیرو برای همه اندازه های محور است. از آنجا که این محدوده بسیار باریک است، تصمیم داریم سوراخ را در ۸۵/۳ میلی متر معین کنیم و سپس آن را به دقت در ۰۰/۴ میلی متر حفر کنیم که متحد المرکز بودن دو سوراخ را کنترل کند.

این درپوش با چندین مشخصه جفت شدگی نیاز به اندازه گیری هندسی و تلرانس گذاری دارد.

برای کنترل مناسب ابعاد خود، نیاز به استفاده از یک مبنا داریم. یک مبنا باید مشخصه های جفت شدن و عملکرد مجموعه را نشان دهد، به علاوه باید پایدار، قابل تکرار و در دسترس باشد. در این حالت، جفت شدن درپوش و دهانه بطری از اهمیت بیشتری برخوردار است، بنابراین سطح استوانه ای داخلی درپوش را به عنوان مبنای اصلی انتخاب می کنیم. کار بعدی، جفت شدن با سطح پایه است، بنابراین سطح صاف بالایی درپوش را به عنوان مبنای ثانویه انتخاب می کنیم.

پس از در نظر گرفتن الزامات، اجرای تلرانس گذاری GD&T در Solidworks به شرح زیر عمل می کند. مبناها را در DimXpert> Auto Dimension Scheme مشخص کرده و گزینه Geometric را انتخاب کنید که برخلاف تلرانس­گذاری Plus / Minus است. سپس مبناها و مشخصه ها را برای کنترل بر اساس مبناها انتخاب کنید. با اتمام طرح ابعادگذاری، نمادهای تلرانس های هندسی و GD&T را به صورت جداگانه اضافه کنید. این نرم افزار به طور خودکار ابعادی برای مشخصه های اندازه (FOS) مانند سوراخ ها و برجستگی ها ایجاد می کند. اطمینان حاصل کنید که برای مشخصه هایی که حد مثبت و منفی نابرابر است، نوع تلرانس را ‘bilateral’  یا ‘limit’ انتخاب کنید.

انتخاب مبناها و مشخصه ها برای تلرانس گذاری هندسی در Solidworks.

برای وارد کردن این تلرانس ها در یک نقشه مهندسی، ابتدا FeatureManager را برای آن صفحاتی که در فولدرAnnotations  استفاده شدند، بررسی کنید. هنگام وارد کردن نماها از این صفحه ها در یک طرح، Import annotations  و DimXpert annotations  را بررسی کنید. افزودن نمای مناسب بخش، طرح را بسیار واضح می کند.

یک طراحی ساخت مناسب تلرانس گذاری شده

نمونه اولیه و ساخت سریع قطعات با پرینت سه بعدی

در این راهنما، در مورد سیستم اندازه گیری هندسی و تلرانس گذاری (GD&T) بحث کرده ایم که مزایای فوق العاده­ای را برای طراحان و مهندسانی به ارمغان می آورد که روی محصولات پیچیده کار می کنند که ابعاد باید به شدت کنترل شود. دیدیم که چگونه GD&T نه تنها ابعاد خطی بلکه هدف طراحی را نیز انتقال می دهد که به طراحی مهندسی کمک می کند تا به طور واضح تری به سهامداران پروژه را انتقال دهد.

با داشتن بیش از دوازده نماد، مشخصه مبنا و فریم کنترل مشخصه، می توان نقشه های ساخت را بسیار غنی کرد و اطمینان حاصل کرد که تناسب مهندسی شده در بین مجموعه های محصول ثابت است. GD&T همچنین از توسعه دهندگان دعوت می کند تا در مورد چگونگی تلرانس گذاری بهینه قطعات خود برای فرآیند تولید انتخاب­شده تفکر کنند، زیرا تکنیک‌های مختلف تولید، انحراف مشخصه های مختلف را به همراه دارد.

شرکت های مختلف در زمینه هوافضا، خودرو، دفاع، کالاهای مصرفی، پزشکی و … در حال استفاده از ابزارهای ساخت دیجیتال برای گام برداشتن به سمت صنعت 4.0 هستند. چاپ سه بعدی، کاتالیزوری برای بازده است و به پرسنل از مهندسین تولید تا ماشین سازان ابزار محکم کردن زنجیره های تأمین، بهبود تولید و ورود به بازار سریعتر را می دهد – و صدها هزار دلار و هفته ها تا ماه ها صرفه جویی به ارمغان می آورد.

درباره اینکه چگونه تولیدکنندگان برجسته مانند تسلا، جنرال الکتریک و دایسون از چاپ سه بعدی برای صرفه­جویی در هزینه و کوتاه کردن زمان تولید از طراحی تا تولید استفاده می کنند، بیشتر بدانید.

بدون دیدگاه

دیدگاهتان را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *